باید اعتراف بکنیم که فرهنگ مردم ایران در نوع خود هیچ بدیل و مشابهی ندارد. باید در ادامه نیز بگوییم که بازار و جامعه بازاری ایران صد برابر از جامعه مدنی ایران پیچیده و شگفتآورتر است.
کجای دنیا بورس بعد از رشدی شتابان به در جا زدن میافتد؟ بورس دیروز ۲ خرداد ۹۶، در شاخصهای خود بدون تغییر باقی ماند و به اصطلاح بورسیها در جا زد. ارزش معاملات بورس تهران دیروز به رقم ۲۹۶ میلیارد و ۸۷۷ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان رسید.
این رقم ناشی از معامله شدن ۸۴۴ میلیون و ۸۷۸ هزار سهم و اوراق مالی قابل معامله طی بیش از ۴۹ هزار نوبت داد و ستد بود.
علت این در جا زدن بازار شاید بتوان به عوامل زیر نسبت داد :
اول آنکه بعد از محو شدن هیجان انتخاباتی، کمکم بازار به فضای حقیقی خود بر میگردد.
دوم اینکه، عدهای از سهامداران حاضر به خرید و فروش نیستند، زیرا یا به آینده بازار امید مطلوب ندارند، یا منتظر رشد قیمتی هستند. ولی بازار ایران دلیل سومی را هم برای در جا زدن دارد.
آن هم رفتارهای سفتهبازان و موجسواران بر روی موج مثبت و منفی کنونی سهام است.
اکنون سهامداران از جهتی احساس خطر نیز میکنند، آن هم از طرف نرخ دلار. نرخ دلار دیروز به ۳ هزار ۷۰۰ تومان در بازار معامله شد و نرخ جهانی دلار نیز در تزلزل است.
دیر یا زود این موج که حاصل سیاستهای داخلی در ایالات متحده است به ایران خواهد رسید، اما مسئله مهم آن است که سهامداران از وجود بازارهای شناور که اکنون در اختیار سهامداران کوچک است، کمی نگران هستند.
به طور معمول وقتی بازار به این نقطه میرسد، به این معنی است که سفتهبازان در پشت نمادهای کوچک پنهان شدهاند و با استفاده از این نمادها نسبت به ضربهگیری سود خود اقدام میکند.
مسئله پیچیدهای که وجود دارد، آن است که تزریق پول به بازار اکنون درمان خوبی نیست و مانند سیلی عمل میکند که همه چیز را با خود خواهد برد.
انتخاب راه صحیح نه در تالار شیشهای بورس بلکه در ساختمان پاستور رقم خواهد خورد، باید منتظر بمانیم و ببینیم که سیاستهای کلان دوره دوازدهم چه چیزهایی را هدف اولیه خود قرار داده است.
زیرا عوامل محرک اصلی بورس ایران، عوامل سیاسی است و از آنجایی که مسئله سفتهبازی یکی از اصلیترین مسائل پساانتخاباتی بورس است، باید دید که چه سیاستهایی برای تعدیل قدرت این گروه که بیشتر از افراد صاحب قدرت نیز هستند، اندیشه خواهد شد.